اشعار سعید ایلخانی

فاطیمانه ... / سعید ایلخانی

اینجا فقط در و دیوارش به نام ماست
در و دیوار...
در و دیوار...
در و دیوار...
ترکیب آزار دهنده ای است
انگار می خواهند لج مان را در بیاورند
مثلا همین خیابان فاطمی
یا همین میدان امام حسین
بالاتر از اداره ی ثبت
اداره ی ثبت ...
اداره ی ثبت ...
آی... اداره ­ی ثبت!
فدک ارث ما بود
به استناد گنجشک هایی که از صورت مادرم پرواز کردند
استعلام کنید از اداره برق
چراغ خانه این اواخر سو نداشت!
چراغ خانه
             این اواخر
                     سو نداشت...
2473 0 4.45

پیر آ یش ... / سعید ایلخانی

تاریکی را ورق می زنم
تاریکی را ورق می زنم
تاریکی را...

پس کجاست ؟

این شعر های سپید ممتد

که واژه واژه

در موهایت نوشتم

می خواهی دوباره
گنجشکهای پریده از بامت را
با یک لباس شب تکراری
به میهمانی ای دعوت کنی
که شامش سرد شده است.
تو...
"پرواز را به خاطر بسپار"
من دستهایم را "ها" می کنم.

 

2159 0 3